سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بسم الله الرحمن الرحیم  .دیشب شیوا می گفت : مامان فردا صبح که بیدار شیم پیامبر به ما کیک میده . بابا تو پیامبره دوست باش میخواد به ما کیک بده . مادرش گفت : قربونت برم دلت کیک میخواد ؟ برات کیک می خرمشیوا: نه . پیامبر بده . من کیکو دوست دارم . آش درست کن پیامبر آش بخوره . بعد خدافظی کنه بره خونه شون !!!امروز صبح شیوا گفت : مامان پیامبر چرا نیومد خونه مون ؟!!

سه شنبه 10/11/91 1:21 عصر - آخرین تغییر : [من+تو =ما] سه شنبه 10/11/91 2:45 عصر

ذره بین زنده، تشنه...، ... 3 فرد دیگر ... ستاره ی خاموش، من+تو =ما

طفلی - *BEHDAD*

سلام به همه . عیدتون مبارک . - خاطرات دکتر بالتازار

سلام... پیامبر نیومده؟ می خوای من بیام؟  عید شما مبارک - ذره بین زنده

گوش کن : عرشیان و فرشیان نام محمد می برند ...ذره بین چه خبر از سفر های غیر تبلیغاتی شما ؟؟؟ - خاطرات دکتر بالتازار

سلام..عیدتون مبارک..دکتر ما هم کیک میخوایم..به ما هم کیک بدین.. - کشتی نجات ما

کیکتونو از پیامبر بخواین . مثل شیواامروز زنگ زده به مادربزرگش و گفته : مادرجی ... تولدت مبارک !!! - خاطرات دکتر بالتازار

شما هم برامون دعا کنید پیامبر بهمون کیک بدن.. - کشتی نجات ما

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خاطرات دکتر بالتازار

 خبرای خوب! رییس بزرگ رو زیارت کردیم! احوال شما رو خیلی گرفتن!  - ذره بین زنده

رییس بنیاد سروس ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ - خاطرات دکتر بالتازار

حالا... تو عمومی خوب نیس!  - ذره بین زنده

 

ما از اول هم گفتیم دنبال یه انتخابات شفاف هستیم . ما چیزی برای جا دادن نداریم . - خاطرات دکتر بالتازار


نوشته شده در  جمعه 92/9/29ساعت  11:11 عصر  توسط شیوای بابا 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
***
***
//
*
*
*
*
***
*
*
*
[عناوین آرشیوشده]